احمد خواجه حسنیبه اغلب احتمال وقتی سخن از نویسندگی به میان می آید ، نخستین تصویری که در اذهان تداعی می شود فضایی ایده آل، مشتمل بر وجود یک فنجان قهوه یا استکانی چای با قلم و کاغذ و گوشه ی دنجی است برای
نوشتن ، این امّا همه ماجرا نیست !نویسندگی یکی از جلوه های تفکّر و اندیشه ورزی در پرتو خلّاقیت و نو آوری است، این نوآوری و تولید محتوا به یقین مستلزم تنها نشینی و گوشه گیری است که علی رغم فرسودگی جسم، با تداوم این رویه، کسالت روح و روان نیز پدیدار خواهد شد، به همین سبب، نویسندگان نامدار و
دردمندی در اعصار مختلف با ملّیت های گوناگون و سبک های نگارشی متعدد با اختلالات روانی دست و پنجه نرم کرده اند و ذهن خلّاقشان مدام در کنار خلق آثار ، در مرز میان سلامت روانی و جنون سرگردان بوده تا یقین حاصل شود نوشتن درد است و
نویسنده دردمند... کسر قابل توجهی از محققین بر این باورند ، افراد دارای خلّاقیت بالا، مستعد و بیشتر در معرض اختلالات روانی هستند ، رگه هایی از یافته های این محققان را به صراحت در این جمله ی پر محتوای داستایفسکی می توان دید آنجا که در پس فرست های تحلیل زیست اجتماعی و زیست فکری جامعه بی پرده گفته اند ، همه چیز را به خوبی درک می کنم و این بالاخره مرا خواهد کشت...!ژرژ سیمنون، پزشک و نویسنده را شبیه به هم میداند، زیرا «تنها کسانی اند که انسان را به دقّت بررسی می کنند برای این که ببینند مشکل در کجاست" نویسنده اعماق جامعه را می کاود و در حمایت از طبقات محروم جامعه و فقر و جهل و باورهای خرافی هم نوعان خود با تمام وجود مینویسد و هم واره مغروق در اندیشه و تفکر است تا شاید اندک نوری از دریچه ی روشنایی بر چشمان غبار گرفته جامعه بنشاند.این درگیری های ذهنیِ ادراکی البته که تبعات منفی كوه و زلزله...
ما را در سایت كوه و زلزله دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hesam3731 بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 11 آبان 1402 ساعت: 16:30